جدول جو
جدول جو

معنی رضوان کلا - جستجوی لغت در جدول جو

رضوان کلا
(رِضْ کَ)
دهی از دهستان کیاکلا از بخش مرکزی شهرستان شاهی. آب آن از رود خانه تالار. محصول عمده آنجا برنج و کنف و پنبه و جو و کنجد و نیشکر و صیفی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِضْ کَ دَ / دِ)
کنایه از بهشت عنبرسرشت. (برهان) (آنندراج) (از مجموعۀ مترادفات ص 65) :
رضوان کده خمخانه ها حوض جنان پیمانه ها
کف بر قدح دردانه ها از عقد حورا ریخته.
خاقانی.
، جایی بهشت مانند. (فرهنگ فارسی معین) ، آسمان. (فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
دهی است از دهستان بابل کنار بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در 24 هزارگزی جنوب باختری شاهی و10 هزارگزی باختر شیرگاه، دامنه، معتدل مرطوب مالاریائی، دارای 1070 تن سکنه. زبان مازندرانی و فارسی. آب آن از رود خانه بابل. محصول آنجا برنج، نیشکر، ابریشم، غلات، کتان، صیفی. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و نخی است. راه آن مالرو است. تابستان گله داران به ییلاقات سوادکوه و بندی میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(رِ کَ)
دهی از دهستان پازوار بخش بابلسر شهرستان بابل. سکنه 140 تن. آب آن از رودخانه بابل و چاه. محصول آنجا کنجد و صیفی و پنبه و غلات و باقلا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رضوان کده
تصویر رضوان کده
خانه بهشت جایی بهشت مانند، آسمان
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع گنج افروز شهرستان بابل، از توابع بابل کنار شهرستان
فرهنگ گویش مازندرانی
از دهکده های متروکه ی زیارت خاسه رود واقع در استرآباد رستاق
فرهنگ گویش مازندرانی